مدرن یا همان سنتی با وسایل مدرن؟

آموزش مدرن
شاید وقتی نام “آموزش مدرن” به گوشمان می خورد، اولین تصویری که به ذهنمان می آید کامپیوتر، تخته هوشمند، دیتا و… باشد؛ در حالی که هر کدام از موارد بالا تنها یک وسیله کمک آموزشی است مثل همان تصاویر، نقشه ها و ماکت هایی که معلم های دهه ۶۰ و ماقبل آن برای تدریس از آن لوازم کمک می گرفتند… در حالی که آموزش مدرن چیزی فراتر از لوازم مدرن است… چیزیست که ابتدا در نگرش معلم باید رخ دهد و بعد در رفتار وی مشاهده شود… تمایزهای اساسی زیادی بین آموزش سنتی و مدرن وجود دارد که در این نوشتار به یکی از آنها اشاره می کنیم:
مدرسه فضایی است که در آن باید یک جریان به اسم “یاددهی” و “یادگیری” رخ دهد. بر اساس نظر “هیلگات” یادگیری یعنی: “ایجاد تغییرات نسبتا پایدار در رفتار بالقوه فرد بر اثر تجربه.” در شیوه آموزش سنتی معلم به صورت متکلم وحده تمام ساعت را صحبت میکند (که در اینجا فقط یاددهی اتفاق می افتد.) و بعد از آن یادگیری را به عهده خود دانش آموز در منزل می گذارد. در این حالت دانش آموز تنها شنیده است و در کلاس، بلافاصله بعد از تجربه “شنیدن” (که ساده ترین نوع تجربه است) به تجربه کارورزی (که بالاترین سطح تجربه است) نائل نیامده است. در حالی که آموزش مدرن سیستمی است که یادگیری همزمان با یاددهی باید اتفاق بیفتد. و یادگیری در بهترین حالت ممکن نیازمند مشارکت فعال دانش آموز در این جریان است. معلم بسته به پایه تحصیلی و حداکثر تمرکز دانش آموز باید مدت یاددهی را بین ۱۰ الی ۴۰ دقیقه تنظیم کند. در پایه های اول تا سوم ابتدایی حداکثر تمرکز دانش آموز ۱۰ الی ۱۵ دقیقه می باشد. در دوره دوم ابتدایی ۱۵ الی ۲۰ دقیقه، دوره اول متوسطه ۲۰ تا ۲۵ دقیقه و دوره دوم متوسطه ۳۰ الی ۴۰ دقیقه است. تدریس معلم تنها در همین مدت زمان باید صورت بگیرد و باقی مانده وقت کلاس باید صرف یادگیری، که مستلزم فعالیت مستقیم دانش آموز است، بشود که معلم در این مدت زمان نقش هدایتگر و ارزیابی کننده را دارد. یادمان باشد هیچ چیز برای دانش آموز لذت بخش تر از فهمیدن درس و توجه معلم به فهمیدن او نیست… که هر دو مورد در فرآیند یادگیری اتفاق می افتد.
بالاترین سطح یادگیری زمانی است که دانش آموز بتواند به کاربرد آموخته هایش در دنیای واقعی واقف باشد… بتواند به این سوال “که این درس چه کاربردی در زندگی من دارد؟” پاسخ بدهد و به کار بستن آنها در زندگی را یک امر خیالی و دور از دسترس نبیند… و غیر ممکن است که این دانش آموز، شاگرد معلمی باشد که خود از کاربرد درس خویش در دنیای محسوس بی خبر است…

زهرا آقایی

دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت

آخرین نوشته های زهرا آقایی (نمایش همه )

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code